پیچک

پدر و پسر

پدر داشت روزنامه می خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و گفت : پدر بیا بازی کنیم پدر که بی حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنیا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن . پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد. پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسید که نقشه جهان رو …از کجا یاد گرفتی؟ پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم . وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه !  جالب بود نه؟ پس تا بعد.   ...
21 خرداد 1390

سلام

سلام بچه ها من نازنین هستم، فعلا باید برم به کارهام برسم دوباره میام ...
24 ارديبهشت 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پیچک می باشد